تنها پناهم کتاب بود. هیچ چیز دیگری در اطرافم نبود تا مورد احترامم باشد یا بتواند مرا به خود جذب کند. دچار افسردگی شدید شده بودم، اشتیاق بیمارگونه‌ای برای تضاد و ناسازگاری با خویش پیدا کرده بودم

یاد‌داشت‌های زیرزمینی- داستایوسکی

 

‌پی‌نوشت) حالم داره از ادبیات به‌هم میخوره. هیچی نخوندم. تمرکزی ندارم و چیزی نمونده که دست به خودکشی بزنم.