سرویسم، یک پیر مرد شصت هفتاد ساله با پوست زمخت و قد دو متری, صورت ترسناک و دستهای زیادی دراز که بی تناسب و ترسناک بنظر میرسن، با ناخن هایی شبیه به سم... بامن بدرفتاری میکنه. فقط چون چند دقیقه دیر رسیدم پایین، و اون توقع داره چون خودش همیشه قبل از زنگ جلوی مدرسه ست کلاس رو ول کنم. و برای من صداشو کلفت میکنه و با لحن زننده ای صحبت میکنه که باعث میشه بترسم. یک مرد بزرگ، خیلی خیلی بزرگ. انقدر که من به زور تا زیر کتفشم. و جالب اینجاست که قبلا وقتی بقیه دیر میکردن چیزی بهشون نمیگفت. اما فقط برای دو دقیقه... آه خدایا. لعنت بهش. لعنت به مدرسم.سردردم.