هفت عزیز؛
ماخا فکر میکند ام اس دارد؛ مولتیپل اِسکلٌروزیس[۱] یا اسکلُروز چندگانه یا تصلب پراکنده[۲] (به انگلیسی: Multiple Sclerosis) به اختصار MS،[۳] به معنی سفت شدن چندین بافت عصبی است. اماس یک بیماری التهابی است که در آن غلافهای میلین سلولهای عصبی در مغز و نخاع آسیب میبینند.[۴] این آسیبدیدگی میتواند در توانایی بخشهایی از سیستم عصبی که مسئول هدایت هستند اختلال ایجاد کند و باعث به وجود آمدنِ علائم و نشانههای زیادِ جسمی شود.[۵][۶] اماس به چند شکل ظاهر میشود، علائم جدید آن یا به صورت عودِ مرحلهای (به شکل برگشتی) یا در طولِ زمان (به شکل متناوب) اتفاق میافتد.[۷][۸] ممکن است در بین عود، نشانهٔ بیماری به کلی از بین برود؛ با این وجود مشکلاتِ عصبیِ دائمی به ویژه با پیشرفتِ بیماری در مراحلِ بعدی بهطورِ مداوم اتفاق میافتد.[۸]
اگرچه علت بیماری مشخص نیست اما مکانیزمِ اصلیِ برای آن آسیب زدن توسط سیستم ایمنی بدن یا اختلال در سلولهای تولیدکنندهٔ غلافِ میلین است.[۹] دلایل ارائه شده در مورد این مکانیزمها شامل عوامل ژنتیکی و عوامل محیطی مانند عفونت است.[۶][۱۰] معمولاً اماس بر اساس نشانهها و علائم و نتایج آزمایشهای پزشکی تشخیص داده میشود.
پیشترها درمانِ مشخصی برای اماس وجود نداشت تا اینکه محققانِ کانادایی موفق به درمانِ آن شدند. درمانهای موجود به منظور بهبود عملکرد بدن پس از هر حمله و جلوگیری از حملات جدید صورت میگیرد.[۶] اگرچه داروهایی که برای درمان اماس تجویز میشود اندکی مؤثرند اما دارای اثرات جانبی هستند و تحمل آن دشوار است. با وجود اینکه شواهدی در مورد اثربخشی درمانهای جایگزین اماس وجود ندارد، بسیاری از مردم به دنبال آن درمانها هستند. پیشبینی نتیجه دراز مدت درمان بسیار دشوار است، اما نتیجه قابل قبول بیشتر در زنان، افرادی که در سنین پایینتر به این بیماری مبتلا شدهاند، افرادی که در آنها دورههای عود مشاهده میشود و افرادی که آنها در مراحل اولیه حملههای کمی را تجربه کردهاند مشاهده میشود.[۱۱] امید به زندگی افراد دارای اماس ۵ تا ۱۰ سال کمتر از دیگران است.[۴]
از سال ۲۰۰۸، بین ۲ تا ۲٫۵ میلیون نفر در سراسر جهان به این بیماری مبتلا شدهاند، این در حالی است که نرخ ابتلاء در بخشهای مختلف جهان و در بین جوامع مختلف تفاوت آشکاری دارد.[۱۲] این بیماری بهطور معمول در سنین ۲۰ تا ۵۰ سالگی و در زنان حدود ۳ برابر مردان اتفاق میافتد.[۱۳] نام «اسکلروز چندگانه» به زخمها (سختینه یا به عبارت دیگری پلاک یا زخم) که در ماده سفید مغز یا ستون فقرات قرار دارد گفته میشود.[۱۴] اماس در سال ۱۸۶۸ توسط ژان-مارتین شارکو توصیف شد. محققان در حال توسعه درمانها و روشهای تشخیص جدید هستند.
فرد دارای اماس همه علائم یا نشانههای عصب شناختی را دارد؛ رایجترین این نشانهها مشکلات دستگاه عصبی خودگردان، دیداری، حرکتی و حسی میباشند.[۴] علائم خاص از طریق محلهای زخم در سیستم عصبی مشخص میشوند و شامل کم بساوایی یا خوابرفتگی مانند مور مور شدن، اسپاسم، ضعف عضلات، واکنشهای غیرارادی، گرفتگی عضلات یا ناتوانی در حرکت، ناتوانی در هماهنگی و تعادل ناهماهنگی عضلات،[۵][۱۵] مشکل در صحبت کردن یا دیسفازی، مشکلات دیداری (جنبش کره چشم، کاهش دید یا دوبینی)، احساس خستگی، درد شدید یا درد مزمن و مشکل در ادرار و مدفوع میباشد.[۴] دشواری در فکر کردن و مشکلات عاطفی مانند افسردگی یا ناخویشتنداری عاطفی نیز در بین مبتلایان به اماس رایج است.[۴] پدیده اوتهوف، شدت یافتن نشانههای بیماری بر اثر تماس با دمای بالا و علامت لرمیت، احساس سوزش در پشت هنگام خم کردن گردن از ویژگیهای بیماری اماس میباشند.[۴] معیار اصلی ناتوانی و شدت مقیاس وضعیت ناتوانی گسترده (EDSS) میباشد که همراه با معیارهای دیگر مانند اسکلروز چندگانه تابعی کامپوزیت در تحقیقات مورد استفاده قرار میگیرد.[۱۶][۱۷][۱۸] مقیاس وضعیت ناتوانی گسترده معیاری رایج است، اما انتقادهایی از برخی از نقاط ضعف آن مطرح شده، از جمله اتکای بیش از حد به راه رفتن.[۱۹][۲۰]
این شرایط در ۸۵٪ موارد به شکل سندروم در طول چند روز آغاز میشود که از این تعداد ۴۵٪ دارای مشکلات حرکتی، ۲۰٪ دچار تاری دید و ۱۰٪ دارای سندروم مرتبط با نقض در عملکرد ساقه مغز میباشند، این در حالی است که ۲۵٪ باقیمانده دچار بیشتر از یک مورد از مشکلات ذکر شده میباشند.[۲۱] دوره این نشانهها در ابتدا در دو الگو اتفاق میافتد؛ یا به صورت دورههای وخیم تر شدن ناگهانی بیماری که چند روز تا چند ماه به طول میانجامد (عود، وخیم تر شدن، دوره بیماری، حملات یا تشدید ناگهانی نامیده میشوند) که به دنبال آن بهبودی بیمار صورت میگیرد (۸۵٪ موارد) یا وخیم تر شدن تدریجی در طول زمان بدون دورههای بهبودی (۱۰–۱۵٪ موارد).[۱۳] ممکن است در مواردی ترکیبی از این دو اتفاق بیفتد[۸] یا ممکن است افرادی دچار دورههای عود و بهبودی شوند که بعدها ادامهدار باشد.[۱۳] این دورههای عود بیماری معمولاً پیشبینی ناپذیرند و بی هیچ نشانهای اتفاق میافتند.[۴] وخیم تر شدن شرایط بیمار به ندرت و در بیشتر موارد دو بار در سال اتفاق میافتد.[۴] با این وجود در بعضی موارد این وخیم تر شدن بیماری به دنبال نشانههای معمول میآید و بیشتر در بهار و تابستان اتفاق میافتد.[۲۲] بهطور مشابه، عفونتهای ویروسی مانند سرماخوردگی معمولی، آنفلوانزا یا التهاب معدیرودهای احتمال آن را افزایش میدهند.[۴] استرس نیز ممکن است باعث بروز حمله شود.[۲۳]
علت اماس نامشخص است، با وجود این گمان میرود این بیماری بر اثر ترکیبی از عوامل محیطی مانند رژیم غذایی، عوامل آلودهکننده و ژنتیک اتفاق میافتد.[۴] تئوریها در تلاشند تا دادهها را با توضیحاتی واقعبینانه ترکیب کنند اما این مورد تاکنون به عنوان موردی قطعی ثابت نشدهاست. اگرچه تعدادی فاکتورهای ریسک محیطی وجود دارد و اینکه بعضی از آنها قابل تعدیل هستند، تحقیقات بیشتری برای تعیین اینکه حذف آنها میتواند از بیماری اماس پیشگیری کند مورد نیاز است.[۲۵]
سه ویژگی اصلی اماس عبارتست از تشکیل ضایعات در سیستم اعصاب مرکزی (که پلاکها نیز نامیده میشود)، تورم، و تخریب غلاف میلین نورونها. این ویژگیها به طرز پیچیده و به گونهای که هنوز بهطور کامل شناخته نشدهاست در تعامل هستند تا تجزیه بافت عصبی و به نوبه خود نشانهها و علائم بیماری را ایجاد کنند.[۴] به علاوه افراد معتقدند که اماس یک اختلال ایمنی با واسطه است که در اثر تعامل ژنتیک فرد و عوامل محیطی که هنوز ناشناخته هستند، پیشرفت میکند.[۶] طبق نظرات، حداقل بخشی از آسیبها در نتیجهٔ حمله سیستم ایمنی خودِ فرد به سیستم عصبی ایجاد میشوند.[۴]
اسکلروز چندگانه بهطور معمول بر اساس ارائه نشانهها و علائم، همراه با تصویربرداری پزشکی و آزمایشهای آزمایشگاهی لازم تشخیص داده میشود.[۲۱] تأیید چنین تشخیصی به ویژه در مراحل اولیه آن دشوار است زیرا ممکن است علائم و نشانهها مشابه با سایر مشکلات پزشکی باشند.[۴][۴۲] معیار مکدونالد، که بر شواهد بالینی، آزمایشگاهی و رادیولوژیکی ضایعات در زمانها و مناطق مختلف تأکید دارد، رایجترین شیوه تشخیص بهشمار میرود و شوماخر و معیار پوزر نیز از لحاظ تاریخی بیشترین اهمیت را دارند.[۴۳] در حالی که معیارهای فوق امکان تشخیص غیرتهاجمی را فراهم میکنند، برخی از افراد بیان میکنند که تنها مدرک موثق کالبد شکافی یا نمونه برداری از مناطقی است که در آنجا ضایعات اماس یافت شدهاند.[۴][۴۴][۴۵]
اگر یک فرد اپیزودهای مجزایی از علائم عصبی بیماری را داشته باشد، ممکن است اطلاعات بالینی به تنهایی برای تشخیص اماس کافی باشند.[۴۴] افرادی که به دنبال مراقبت پزشکی بعد از فقط یک حمله هستند، باید برای تشخیص بیماری آزمایشهای دیگری را نیز انجام بدهند. رایجترین ابزارهای تشخیصی عبارتست از تصویربرداری سیستم عصبی، تجزیه مایع مغزی نخاعی و پتانسیلهای برانگیخته. ممکن است تصویربرداری رزونانس مغناطیسی مغز و ستون فقرات مناطق دمیلیناسیون (ضایعات یا پلاکها) را نشان بدهد. گادولینیم میتواند به صورت وریدی و به عنوان یک ماده حاجب تجویز شود تا پلاکهای فعال را مشخص کند و، از طریق حذف، وجود ضایعات تاریخی را که به علائم موجود در هنگام ارزیابی مربوط نمیشوند، نشان بدهد.[۴۴][۴۶] آزمایش مایع مغزی نخاعی به دست آمده از یک پونکسیون کمری میتواند شواهد وجود التهاب مزمن در سیستم اعصاب مرکزی را ارائه بدهد. مایع مغزی نخاعی برای بررسی گروههای اولیگوگلونال ایمنوگلوبولین (IgG) در الکتروفورز، که نشانههای التهابی هستند که در ۷۵–۸۵٪ افراد مبتلا به اماس مشاهده میشوند، آزمایش میشود.[۴۴][۴۷] ممکن است سیستم عصبی در افراد مبتلا به اماس نسبت به تحریک عصب بینایی و اعصاب حسی به دلیل دمیلیناسیون این مسیرها واکنش کمتری نشان بدهد. این واکنشهای مغزی میتوانند با استفاده از بینایی و پتانسیلهای برانگیخته حسی آزمایش شوند.[۴۸] .
هفت عزیز، ماخا فکر میکند ام اس دارد و کم بیراه نیست.
- متیو~蒸発
- دوشنبه ۳ ارديبهشت ۰۳